جملات حکمتی1

الله است و جز او خدایی نیست.زنده و پاینده است.نه چرت او را فرا می گیرد و نه خواب.     بقره/255

 

همه خسته می شوند،همه می خوابند.حتی پرنده ها و درخت ها.ما آدمها هر کاری هم که بکنیم،آدمیم.خوابمان می گیرد،باید بخوابیم.گرسنه مان می شود،آب می خواهیم و هوا و هزار تا چیز دیگر.وای که چقدر ما چیز احتیاج داریم.

فقط تو هیچ وقت،هیچ چیز نمی خواهی.فقط تویی که به هیچ چیز احتیاج نداری.نه خسته می شوی و نه می خوابی.شبها که همه می خوابند،مطمئنم که تو بیداری و مواظب دنیایی.چشمهایم را که می بندم،دلم شور نمی زند.خاطرم جمع است.می دانم که هستی.بالا سر همه چیز و همه جا.

خیالم راحت است چون همه چیز رو به  راه است.چون تو رو به راهش می کنی.برای اینکه تو خدایی.یک خدای بزرگ و بی نیاز.

 

فکرش را بکن،اگر خداهم می خوابید،اگر خدا هم مجبور بود یک وقتهایی چشمش را ببندد، اگر خدا هم خسته می شد ولازم بود استراحت کند،آن وقت چی می شد؟

چه بلایی سر این دنیا و ما می آمد؟

تا حالا به سرتع زده،نصفه شب وقتی همه خوابیده اند،حتی مورچه ها و گنجشک ها،تو یکی بلند شوی و با خدا درد و دل کنی؟اگر چنین تجربه ای داری  می توانی آن را بنویسی؟؟؟